پنجم ژوئن، از سال 1987 تاکنون، روز جهانی محیط زیست شناخته میشود و اکنون چند سالی است که ایران نیز با برگزاری یک کنفرانس ملی سالانه، تلاش خود را برای بررسی وضعیت محیط زیست و روشن کردن اولویتها در پرداختن به این حوزه مشخص میکند
تازههای انرژیزیر ساختهایی که حیات زمین را تهدید میکنداقتصاد سبز؛ ستون توسعه پایداردكتر ابراهيم علايي، رييس پژوهشكده محيط زيست و بيوتكنولوژي91/03پنجم ژوئن، از سال 1987 تاکنون، روز جهانی محیط زیست شناخته میشود و اکنون چند سالی است که ایران نیز با برگزاری یک کنفرانس ملی سالانه، تلاش خود را برای بررسی وضعیت محیط زیست و روشن کردن اولویتها در پرداختن به این حوزه مشخص میکند.هر سال به مناسبت روز محیط زیست، شعاری در سطح جهانی مطرح میشود و متناسب با آن ظرفیتهای موجود در مجامع بینالمللی اعلام میشود تا کشورها برنامهها و سرفصلهای کاری خود را در حوزه محیط زیست بر مبنای این اهداف تعریف کنند.شعار و هدف اصلی تعیینشده برای امسال «اقتصاد سبز» است که در همین راستا ایران هم شعاری محوری بر مبنای این شعار و نیز اهداف ملی مشخص شده برای سال 1391، طرح کرده است و بنابراین اصلیترین هدف ما برای امسال توجه به شعار «تولید ملی در راستای اقتصاد سبز» است.«اقتصاد سبز» به این موضوع اشاره داد که ما مجازیم زندگی باکیفیتتری برای بشر بهوجود آوریم. البته تا زمانی که این تلاش در چارچوب رعایت حداقلهای محیطزیستی باشد تا شرایط برای زندگی نسلهای آینده نیز فراهم باشد.هرچند به نظر میرسد که در بحث زیرساختهای مرتبط با بحث محیط زیست مشکل جدی وجود ندارد. هرچند که به عنوان یک پژوهشگاه و با امکانات و بضاعت آزمایشگاهی خود فعالیت داریم، اما به صورت انتزاعی عمل نکرده و در تعامل با مجموعه بزرگی از پژوهشکدهها و مراکز متعددی هستیم که در بسیاری از مواقع که توان خود ما اجازه ورود به این حوزه را نمیدهد، از بضاعت پژوهشکدههای مختلف پژوهشگاه استفاده میکنیم. از سوی دیگر، ظرفیتهای خوبی برای همکاران ایجاد و افراد متخصصی را از گروههای نخبه کشوری جذب کرده و اکنون مجموعهای از نیروهای انسانی آشنا با بحثهای ملی، منطقهای و بینالمللی محیط زیست را در اختیار گرفتهایم.اما نکتهای که توان و بررسی بیشتری میطلبد این است که محیط زیست در کشورهای در حال توسعه بحثی تقریباً فراموششده است. تکلیف پژوهشکده و رسالت ما در گام اول، پیشگیری و پایش و بعد کاهش و حذف است و این پیشگیری نکته کلیدی است که متأسفانه در ایجاد و توسعه صنایع مختلف به فراموشی سپرده میشود. روند معمول این است که هدف بر تولید گذاشته میشود و عملاً انبوهی از فرایندها را در منطقهای خاص بهوجود میآوریم وپس از چندی با یک یا چند مشکل جدی زیستمحیطی در آن منطقه روبهرو میشویم. وارد کارزار که میشویم دیگر بحث پیشگیری جایی ندارد و باید به سرعت به فکر راهکارهای کاهش و حذف باشیم و درواقع در این جریان حلقه اولیه و مهم یعنی پیشگیری، نادیده گرفته میشود. تلاش ما هم اکنون بر این است که صنعت ما حلقه اول در زنجیره حفظ محیط زیست را به یاد بیاورد. یعنی اگر قرار است در یک منطقه یا پالایشگاه یا واحد صنعتی، بحث توسعه یا ایجاد زیرساختهای جدید بهمیان آید، با رویکرد توسعه پایدار وارد میدان شوند، اگر چنین دیـدی جایگاه خود را پیدا کند، قطعاً بخشی از ظرفیتها متوجه حفظ منابع محیطی میشود و شرایط در فرایندها به گونهای در نظر گرفته میشوند که حداقل تأثیـر منفی را در محیط زیست داشته باشنـد و اینجا نقطهای است که ما وارد عمـل میشویم، در کنار صنعت قرار میگیریم و بـه متولیان صنعت راهکار ارائه میدهیم و بحث اصلی پیشگیری را اعمال میکنیم تا فرایندهای صنعتی کمترین آسیب را ایجاد کنند. بنابراین در کوتاه، میان و بلندمدت وقتی که آن صنعت خود را گسترش میدهد، میتواند بهمنزله فرایندی سبز عمل کند و توسعه پایدار را برای آن نقطه در پی داشته باشد. نبود این همزمانی فعلاً بزرگترین مشکل ماست، در حالی که در حوزه صنعت به لحاظ قانونی هر فرایند صنعتی که در یک نقطه شروع به شکلگیری میکند، اولین بحثش باید پرداختن به EIA یا همان ارزیابی زیستمحیطی آن منطقه باشد. این ارزیابی شامل سنجش توان هر منطقه است، مانند سنجش فلور (رستنیهای گیاهی)، فون (مجموعه زیستجانوری) و البته فونوکلور (منابع غیرزنده شامل آب و خاک و هوا). باید به هنگام ایجاد و توسعه هر صنعت در هر منطقه تمامی این عوامل بررسی و پیشبینی شود که ایجاد هر واحد تازه چه میزان تغییرات در این عوامل زیستمحیطی ایجاد خواهند کرد و این تغییرات در بلندمدت چه تأثیرهایی خواهند داشت و بر این مبنا باید به گونهای برنامهریزی شود که پس از آغاز به کار یک فرایند صنعتی آسیبهایی که ایجاد میشوند، کنترل شده باشند.ما برای وارد شدن به این معادله و ارائه راهکارهای عملی برای حل مسئله دو برنامهریزی کلان داریم. اول این که باید تعامل خود را با سازمانهای متولی و مراکز نظارتی ملی مرتبط با این حوزه که مهمترین آنها سازمان حفاظت محیط زیست است، افزایش دهیم. در بحث تدوین دستورالعملهای تکلیفی برای صنایع باید مشارکت داشته باشیم، چون حوزه صنعت را خوب میشناسیم و میدانیم آسیبها کجا هستند، پس میتوانیم با این شناخت برای تدوین استاندارها کمک خوبی باشیم.بحث دوم ایجاد زیرساختهای فرهنگی و ترویجی است که در این حوزه مدیران ارشد و بهطور خاص مدیران چهار شرکت اصلی نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش و پخش بـه این موضوع اذعان کنند که در کنار وظیفه تولید و ایجاد ارزش افزوده باید به محیط زیست هم همچون ثروتی بالقوه نگاه شود و هدف تنها تولید ثروت در کوتاهمدت نباشد که این نوع نگاه همان نگاه توسعه پایدار است. در این حوزه هم خوشبختانه برنامهریزیهای خوبی انجام شده است؛ چرا که ما حداقل در سه چهار شاخه قطب اصلی در حوزه محیط زیست هستیم و همین اندازه که توانستهایم بهمنزله آزمایشگاه مرجع ملی در حوزه صنعت نفت و در مناطق مختلف خود را وارد جریان برنامهریزی و جریانسازی کنیم، کار بزرگی است. از دیگر برنامههای ما این است که در حال نزدیک کردن برخی از واحدهای عملیاتی به استانداردهای ملی و منطقهای و حتی بینالمللی هستیم. برای نمونه در مناطق حریم دریایی در خلیج فارس که شامل جزایر سیری، لاوان و خارگ و مناطق عملیاتی مجاور آنها میشود، همکاران عملیاتی ما شروع به رصد برخی پارامترهایی کنند که منطبق با استانداردهای بینالمللی ویژه مناطق تحت مخاطره است. در نخستین گام پیشنهاد تأسیس یک آزمایشگاه ملی و منطقهایTags: دكتر ابراهيم علايي دكتر ابراهيم علايي توسعه پایدار::همایش تفکر بسیجی- پژوهش و اقتصاد مقاومتی - (ایجاد شده: 2015-08-31 10:32:00)رونمايي از سند راهبردي پژوهشگاه صنعت نفت - (ایجاد شده: 2015-05-07 10:16:21)چشم انداز و مأموریت - (ایجاد شده: 2014-04-30 14:22:28)